ناصرالدینشاه (۶ صفر ۱۲۴۷ هـ – ۱۷ ذیقعده ۱۳۱۳ هـ)، معروف به «سلطان صاحبقران» و بعد «شاه شهید»، از شاهان دودمان قاجار ایران بود.
وی در سال ۱۲۴۷ هجری قمری در تبریز بدنیا آمد. مادر او مهد علیا نام داشت. خبر درگذشت پدرش محمدشاه را در سال ۱۸۴۹ میلادی هنگامی که در تبریز بود شنید، سپس بهیاری امیرکبیر به پادشاهی رسید و بر تخت طاووس نشست. برای بازپسگیری مناطق شرقی ایران از دست انگلیسها، بهویژه منطقه هرات کوشش کرد ولی پس از تهدید و حمله انگلیسیها به بوشهر ناچار به واپسنشینی شد.
نخستین بار در ۱۸۷۳ میلادی به اروپا سفر کرد. او نخستین پادشاه ایران بعد از اسلام بود که به اروپا مسافرت کرد. آوردن دوربین عکاسی به ایران از جمله کارهای اوست.
دو روز پیش از پنجاهمین سالگرد به سلطنت رسیدنش در سال ۱۳۱۳ قمری، در حرم حضرت شاه عبدالعظیم(ع) هدف گلوله میرزارضا کرمانی قرار گرفت و در حالی که خود را کشانکشان بر مزار جیران، سوگلی محبوبش رساند، از دنیا رفت. ناصرالدین شاه را در حرم حضرت شاه عبدالعظیم به خاک سپردند.
میرزا ابوالحسن و ناصرالدین شاه
ناصرالدین شاه به مرحوم جلوه ارادت داشت و چون جلوه در مدرسه دارالشفا زندگی میکرد و از آنجا تا شمس العماره و قصر گلستان فاصله زیادی نبود ناصرالدین شاه خیلی وقتها بدون تشریفات و خبر قبلی به سروقت جلوه میرفت و گاهی در ملاقاتها گفتگوهایی میشد که ذکرش خالی از لطف نیست.
میگویند ناصرالدین شاه برای اولین بار در یکی از روزها به دیدن او به مدرسه دارالشفاء تهران که روبروی جلوخان مسجد شاه بود رفت هنگامی که شاه به در حجره جلو رسید او سر حوض مدرسه وضو میگرفت شاه به طرف او رفت و چون تا آن روز جلوه را به صورت ندیده بود و فقط تعریف او را زیاد شنیده بود پرسید:
آقا حجره میرزا حسن جلوه کجاست؟
جلوه از ناصرالدین شاه پرسید:
شما جلوه را میخواهید یا حجرهاش را؟
شاه گفت:
واضح است که خود میرزاحسن را میخواهم.
جلوه گفت:
قربان آن کسی که را میخواهید اسمش تنها میرزا حسن نیست، ابولی هم دارد، بفرمایید به حجره برویم.
ناصرالدین شاه فهمید که جلوه همین شخص است. خندیده دستش را بر شانه میرزا گذاشت و با هم به حجره رفتند و ساعتی در آنجا بودند.
قلیان جلوه و ناصرالدین شاه
روزی از ناصرالدین شاه به دیدن میرزا ابوالحسن طباطبایی حکیم و عارف مشهور ملقب به جلوه رفت جلوه در حجره خود نبود شاه از اطاق دار که سید مهدی نام داشت پرسید:
میرزا کجا رفته است؟
اطاق دار به جای اینکه بگوید، چون شب جمعه است به زیارت اهل قبور رفته گفت:
قربان به قبرستان رفته است!
شاه خندهای کرد و گفت:
تو چرا به دنبالش نرفتی؟
سیدمهدی گفت:
من ماندم که برای او غذایی تهیه کنم.
آن روز گذشت یک بار دیگر ناصرالدین شاه با عدهای از اعیان و اشراف به دیدن جلوه رفت. وقتی وارد حجره شد جلوه در جال نماز بود. ناصرالدین شاه فوراً قلیان را برداشته به طرف حوض رفت تا آب قلیان را عوض کند.
ملتزمین رکاب، همگی پیش دودیده با فروتنی به عرض رسانیدند.
قربان، ما غلامان همه حاضر باشیم و قبله عالم چنین کاری کنند!
شاه نگاهی به آنها نمود و گفت:
چه زبان نفهمی هستید که نمیدانید من این کار را برای ثواب میکنم که از برکت وجود آن سید آمرزیده شوم؛ زیرا تا امروز نتوانسته ام به او خدمتی کرده باشم. چونکه نه چیزی از من میخواهد و نه من میتوانم چیزی به او بقبولانم. اکنون هم در حال نماز بود و الا نمیگذاشت هیچکس برای او بقبولانم. اکنون هم در حال حاضر نماز بود و الا نمیگذاشت هیچکس برای او آب قلیان عوض کند.
شبیه سازی ناصرالدین شاه
محققان کشورمان موفق شدند با نمونه برداری از دستمال و روکش صندلی آغشته به خون ناصرالدین شاه قاجار، DNA وی را استخراج کنند، اما تاکید کردند که امکان شبیه سازی با نمونه به دست آمده منتفی است!
به نوشته «کیهان»، پژوهشگران پژوهشکده حفاظت و مرمت در تحقیق خود برای بررسی و استخراج DNA ناصرالدین شاه از سیستم تکثیر قطعه خاص به روش «NestedPCR» استفاده کردند و قطعه به دست آمده از ژن بتااکتین تشخیص داده شد.
قسمتهایی از این مقاله حذف شده و نسخه کامل آن فقط در فایلهای word و Pdf موجود هستند.
لطفا برای دریافت نسخه کامل این مقاله فایلهای word و pdf را دانلود نمائید.
با خرید این محصول فایل word و PDF مربوط به این مقاله را دریافت خواهید کرد.
لینک دانلود بیدرنگ پس از پرداخت نمایش داده شده و فایل فشرده مربوط به این مقاله آماده دانلود خواهد بود.
تعداد صفحات: 7 صفحه | حجم فایل: کمتر از 1 مگابایت | فونت استفاده شده: B Zar | به همراه صفحه اول
رمز فایل فشرده: www.4goush.net