درآمدی بر عصر حافظ (۷ صفحه)

امتیاز 0 از 0 نفر

درآمدی بر عصر حافظ

در قرن هشتم هجری هنوز ایلخانان مغول حاکم و مالک جان و مال و هستی مردمان این کشور و در کار کشتار و چپاول و ظلم و بیداد بر آنان بودند. پس از حکومت بیست ساله ایلخانان ابوسعید بهادر، که در 736 مرد دوره اقتدار ایلخانان مغول ظاهرا به پایان رسید. با انحطاط سریع نظام ایلخانان حکومت‌های محلی و از نیمه دوم قرن هشتم قیام‌های محلی به <حکومت متجاوزان صحرا> تقریبا خاتمه داده بودند.

ولی این حکومت‌های محلی خود بلای تازه می‌شدند. و اما صد سال پس از قتل عام‌های چنگیزی و شهر و روستا و کشوری سوخته و غارت شده به جای گذاردن، در گرماگرم کله منارسازی‌های تیمور در سیستان و اصفهان، هفتصد و چند سال پس از زوال تمدن و آیین دینی و اجتماعی ایران به دست اعراب احیانا ایرانیانی که از پوسیدگی آن نظام سیاسی و اجتماعی به جان آمده بودند، حافظ در شیراز در یکی از خانواده‌های متوسط ولی آشنا به علوم آن شهر به دنیا آمد.

او را شمس الدین محمد نام نهادند و او جنبه دیگری از فرهنگ ایران را نگاهداشت، یعنی عرفان ایرانی را و این عرفان را به زبانی از شعر پارسی در آورد که می‌توان به آن شعر آسمانی گفت.

در این زمان اتابکان فارس توانسته بودند به تدبیر خود فارس را از آسیب مغولان مصون نگه دارند. ولی سلسله آل مظفر که حافظ بیشتر دوران حیاتش در حکمرانی آنان بر فارس گذشته است برای ربودن قدرت از کف یکدیگر دائما به جنگ و ستیز در میان خود مشغول بودند و هر بار انتقال قدرت از برادر به برادر، از عمو به برادرزاده، و از پدر زن به داماد و بالعکس، با قتل و غارت و زیر و زبر شدن وضع زندگانی مردم بی گناه و بی پناه ملازمه داشت.

بستگان و عمال امرای محلی نیز از هیچگونه اجحافی به مردم رویگردان نبودند حتی شاه ابواسحاق اینجو که آزادمنش و کریم الطبع بود برای رسیدن به مقاصد خوش گذرانی اش از ستمگری روگردان نبود. شاید به دلیل این که در فراهم ساختن بساط عیشش اهمال شده بود دستور داد دو کلانتر محبوب شهر را کشتند و مردم شهر را این عمل او سخت آزرده خاطر ساخت و به همین سبب جمعی از آنان به دشمن یعنی امیر مبارز الدین محمد که شیراز را در محاصره داشت پیوستند و او را به داخل شهر رهنمون شدند و ابواسحاق به دست عمال امیر مبارز الدین در 758 کشته شد و شیراز باز به دست کسانی افتاد از ابواسحاق به مراتب بدتر و حافظ آورده است که:

2033( راستی خاتم فیروزه بواسحاقی خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود در وصف امیر مبارزالدین آمده است که وی مردی بی ادب، عامی، بی اعتدال و سبک مغز بود. <زمانی به افراط در می‌خوارگی و فسق و فجور مایل> و زمانی بر عکس کار را به جایی رساند که مورخ شخصی او چنین نوشته است: <های و هوی مستان به تکبیر خداپرستان مبدل شد و گلبانگ می‌خواران به دعای دینداران عوض یافت.

 

عصر حافظ

 

قسمت‌هایی از این مقاله حذف شده و نسخه کامل آن فقط در فایل‌های word و Pdf قابل دانلود است.
لطفا برای دریافت نسخه کامل این مقاله فایل‌های word و pdf را دانلود نمائید.

 

 

با خرید این محصول فایل word و PDF مربوط به این مقاله را دریافت خواهید کرد.
لینک دانلود بی‌درنگ پس از پرداخت نمایش داده شده و فایل فشرده‌ مربوط به این مقاله آماده دانلود خواهد بود.

تعداد صفحات: 7 صفحه | حجم فایل: کمتر از 1 مگابایت | فونت استفاده شده: B Zar | به همراه صفحه اول
رمز فایل فشرده: www.4goush.net

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.