دولت در اصل به سازمان سیاسی جامعه که متشکل از حکومت، مردم و سرزمینی با مرزهای معین است گفته میشود. همچنین به ساخت قدرتی که در سرزمین معین برمردمانی معین تسلط پایدار دارد و از نظر داخلی، نگهبان نظم به شمار میآید و از نظر خارجی، پاسدار تمامیت سرزمین و منافع ملت و یکایک شهروندان خویش به شمار میآید تعریف شده است.
اما در این جا منظور از دولت، مفهوم رایج آن یعنی هیئت دولت یا قوه مجریه است.
دولت از چند وزارت خانه و سازمان تشکیل میشود. آنها کارهای مختلفی برای مردم انجام میدهند و رئیس جمهور بر کارهایشان نظارت دارد. رئیس جمهور برای مدت چهار سال با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود و انتخاب مجدد او به صورت متوالی، تنها برای یک دوره بلامانع است.
ریاست قوه مجریه:
اجرای قانون اساسی:اگر در سازمان یا وزارت خانه ای بر خلاف قانون اساسی عمل شود رئیس جمهور از مسئول آن وزارت خانه در خواست میکند که علت را توضیح دهد.
تعیین نماینده ویژه: رئیس جمهور در مواقع ضروری برای پی گیری کارها نماینده یا نمایندگانی تعیین میکند از جمله زمانی که در اداره یا وزارت خانه ای مشکل خاصی پیش میآید یا به علت وقوع سیل زلزله،…. به منطقه ای خسارت وارد میشود.
امضای توافق نامههای بین المللی: کلیهی موافقت نامهها و قرار دادهایی که قرار است بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای دیگر بسته شود، پس از تصویب مجلس شورای اسلامی، به امضای رئیس جمهور یا نمایندهی قانونی او میرسد.
هیئت دولت گروهی است که از رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور و وزیران تشکیل میشود. آنها در طول سال جلسات متعددی برگزار میکنند و در مورد مسائل مهم کشور و جهان به گفتگو میپردازند و در مورد مسائل مهم تصمیم گیری میکنند.
سازمان تربیت بدنی، سازمان مدیریت و برنامه ریزی و سازمان حفاظت محیط زیست مستقیماً زیر نظر رئیس جمهور قرار دارند.
دولت و حکومت اسلامی از دیدگاه امام خمینی
جریانات و حوادثی که در دهههای اول از سده اخیر بر ایران میگذشت، بویژه سقوط نهضت ملی نفت، سایه روشنهای فراوانی پیش روی تحلیلگران و جامعهشناسان بخصوص آنهایی که درد دین داشته و به سرانجام امت اسلامی ایران با اهداف آرمانگرایانه میاندیشیدند، قرار داده بود. حضور بیحد و حصر آمریکاییان در ایران و تسلط شدید آنها بر دربار پهلوی پس از کودتای 28 مرداد 32، شکافهای میان شاه و ملت را بیش از پیش نمایان ساخته و چهره ضد مذهبی و ضد مردمی او را بر ملا مینمود.
حضرت امام با نگاه ژرف و تحلیل عمیقی که در مواجهه با مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اجتماع آن روز ایران داشتند، به عنوان عالم دینی و سیاسی نمیتوانستند، نسبت به این مسائل مهم امت اسلامی بیتفاوت باشند و با احاطه بر اوضاع زمانه، منتظر فرصتی بودند تا با آگاهی دادن به جامعه زمان خویش، اعتراض صریح و واکنش مثمرثمری را نسبت به افشا ساختن این وضعیت داشته باشند.
رحلت آیتالله بروجردی، گستاخی و جسارت محمدرضا شاه را در پی داشت تا با سوءاستفاده از این موقعیت برنامههای موردنظر خویش، بخصوص برنامههایی را که مخالف با منافع اسلام یا میهن و به نفع اربابان بیگانهاش بود اجرا نماید. حضرت امام در چنین موقعیت حساسی وارد عمل شدند. ایشان در وهله اول با سخنرانیهای صریح و واکنش سریع در اعتراض به برنامههای غیراسلامی و ضد مردمی شاه ضمن اعلام مواضع خود، با تبیین برنامههای خیانتکارانه شاه از مردم و نهادهای اسلامی بخصوص مراجع و مجتهدین و حوزههای علمیه درخواست میکردند که در چنین موقعیتهایی واجب است با واکنش نشان دادن مؤثر به داد اسلام و مردم برسد. تداوم سخنرانیهای امام و تلاشهای ایشان در جهت تنویر افکار مردم جامعه، سرانجام منجر به غیرقانونی اعلام شدن حکومت شاه و دعوت حضرت امام از مردم ایران برای جایگزین کردن حکومت اسلامی به جای استبداد شاهنشاهی بود.
ضرورتها و لزوم تشکیل دولت و حکومت اسلامی
اندیشهها و عمده سخنرانیهای حضرت امام در ضرورت و لزوم تشکیل دولت و حکومت اسلامی بر چند پایه و محور عقیدتی، تاریخی، اجتماعی و سیاستهای داخلی و بینالمللی استوار میباشد که به هر یک از آنها جداگانه اشاره میشود:
تشکیل حکومت واقعی اسلام
به لحاظ اجتماعی ـ مذهبی، حضرت امام که اندیشه سیاسی خودشان را ضرورت تشکیل حکومت در چارچوب احکام و قوانین اسلامی در راه تحقق بخشیدن به پیاده کردن این احکام میدانستند، با شجاعت هرچه تمامتر به انتقاد از برخی رفتارها و عملکردهای غیراسلامی حکومت پهلوی پرداختند و نهایتاً حکومت وی را غیراسلامی و وجود شاه در ایران را مانع اصلی در راه نیل به حکومت صددرصد اسلامی که آرزو داشتند به حساب آوردند. مخالفتها و انتقادات اولیه امام از زیر سؤال بردن حرکتهای خائنانه شاه به اسلام و همپیمان شدن با یهود آغاز میگردد:
«… همه با هم همصدا بگویند که آقا ما نمیخواهیم که یهود بر مقدرات مملکت ما حکومت کند. ما نمیخواهیم که مملکت ما با مملکت یهود همپیمان بشود در مقابل پیمان اسلامی…»
لحن پرقدرت امام در سخنرانیهای خود و در انتقاد تند و صریح از شاه، محمدرضا پهلوی و اعمال وی را بیمحابا زیر سؤال میبرد و نه تنها وی را یک حاکم اسلامی نمیدانستند، بلکه او را جنایتکار و خاطی از احکام و قوانین اسلام میخوانند:
«… جنایتکاری که علیه تمام شعائر مذهبی و اسلامی مبارزه میکند و با همه مظاهر اسلامی مخالف است، نمیتواند، در بین مسلمین موافق داشته باشد. جنایتکاری که میگوید مذهب در حکومت من نقشی ندارد،
لطفا برای خواندن ادامه این مقاله فایلهای word و pdf را دانلود نمائید.
با خرید این محصول فایل word و PDF مربوط به این مقاله را دریافت خواهید کرد.
لینک دانلود بیدرنگ پس از پرداخت نمایش داده شده و فایل فشرده مربوط به این مقاله آماده دانلود خواهد بود.
تعداد صفحات: 13 صفحه | حجم فایل: کمتر از 1 مگابایت | فونت استفاده شده: B Zar | به همراه صفحه اول و عکس
رمز فایل فشرد: www.4goush.net