اصول ملغی
الف:اصل غدر
بعضى از اصول را ما مىبینیم از پیغمبر تا امام عسکرى همه آن را طرد کردهاند، مىفهمیم که اینها معیارهاى قطعى و جزمى است که در همه شرایط باید نفى بشود.
آنهایى که مىگویند اخلاق مطلقا نسبى است، ما از آنها سؤال مىکنیم: مثلا یکى از معیارها که افراد در سیرههاشان ممکن استبه کار ببرند همان اصل غدر و خیانت است.اکثریت قریب به اتفاق سیاستمداران جهان از اصل غدر و خیانت براى مقصد و مقصود خودشان استفاده مىکنند. بعضى تمام سیاستشان بر اساس غدر و خیانت است و بعضى لااقل جایى از آن استفاده مىکنند، یعنى مىگویند در سیاست، اخلاق معنى ندارد، باید آن را رها کرد.
یک مرد سیاسى قول مىدهد، پیمان مىبندد، سوگند مىخورد ولى تا وقتى پایبند به قول و پیمان و سوگند خودش هست که منافعش اقتضا کند، همین قدر که منافع در یک طرف قرار گرفت، پیمان در طرف دیگر، فورا پیمانش را نقض مىکند. چرچیل در آن کتابى که در تاریخ جنگ بینالملل دوم نوشته است و یک وقت روزنامههاى ایران منتشر مىکردند و من مقدارى از آن را خواندم، وقتى که حمله متفقین به ایران را نقل مىکند مىگوید: «اگر چه ما با ایرانیها پیمان بسته بودیم، قرار داد داشتیم و طبق قرارداد نباید چنین کارى مىکردیم». بعد خودش به خودش جواب مىدهد، مىگوید:
«ولى این معیارها: پیمان و وفاى به پیمان، در مقیاسهاى کوچک درست است، دو نفر وقتى با همدیگر قول و قرار مىگذارند درست است اما در سیاست، وقتى که پاى منافع یک ملت در میان مىآید، این حرفها دیگر موهوم است.من نمىتوانستم از منافع بریتانیاى کبیر به عنوان اینکه این کار ضد اخلاق است چشم بپوشم که ما با یک کشور دیگر پیمان بستهایم و نقض پیمان بر خلاف اصول انسانیت است.این حرفها اساسا در مقیاسهاى کلى و در شعاعهاى خیلى وسیع درست نیست».
این همان اصل غدر و خیانت است، اصلى که معاویه در سیاستش مطلقا از آن پیروى مىکرد.آنچه که على علیه السلام را از سیاستمداران دیگر جهان- البته به استثناى امثال پیغمبر اکرم- متمایز مىکند این است که او از اصل غدر و خیانت در روش پیروى نمىکند ولو به قیمت اینکه آنچه دارد و حتى خلافت از دستش برود، چرا؟
چون مىگوید اساسا من پاسدار این اصولم، فلسفه خلافت من پاسدارى این اصول انسانى است، پاسدارى صداقت است، پاسدارى امانت است، پاسدارى وفاست، پاسدارى درستى است، و من خلیفهام براى اینها، آن وقت چطور ممکن است که من اینها را فداى خلافت کنم؟! نه تنها خودش چنین است، در فرمانى که به مالک اشتر نوشته است نیز به این فلسفه تصریح مىکند. به مالک اشتر مىگوید: مالک!با هر کسى پیمان بستى ولو با کافر حربى،…
- فهرست مطالب
- الف:اصل غدر. 3
- ب:اصل تجاوز. 4
- ج:اصل انظلام و استرحام. 5
- پىنوشتها و منابع. 6
قسمتهایی از این مقاله حذف شده و نسخه کامل آن فقط در فایلهای word و Pdf قابل دانلود است.
لطفا برای دریافت نسخه کامل این مقاله فایلهای word و pdf را دانلود نمائید.
با خرید این محصول فایل word و PDF مربوط به این مقاله را دریافت خواهید کرد.
لینک دانلود بیدرنگ پس از پرداخت نمایش داده شده و فایل فشرده مربوط به این مقاله آماده دانلود خواهد بود.
تعداد صفحات: 6 صفحه | حجم فایل: کمتر از 1 مگابایت | فونت استفاده شده: B Zar | به همراه صفحه اول
رمز فایل فشرده: www.4goush.net